
- سه شنبه 15 مهر 99
- 1
چه انتظاراتی باید از فصل 2 سریال The Witcher داشته باشیم؟
با پایان فصل 1 سریال ویچر، حواشی زیادی پیرامون فصلهای جدید این سریال به وجود آمد. چندی پیش Netflix خبر تمدید فصل سوم این سریال را داد و کمی بعد تاریخ پخش فصل 2 سریال The Witcher مشخص گردید.
در این مقاله قصد داریم به موضوعاتی که میتواند در فصل دوم رُخ دهند و نقش پررنگی در ادامهی داستان داشته باشند اشارهای کنیم.
با توجه به اینکه داستان تا حدود زیادی برگرفته از رُمانهای مصور و مجموعه بازیهای ویدئویی است میتوان ادامهی داستان را پیش بینی کرد.
به موضوع اصلی بپردازیم.
چه انتظاراتی باید از فصل 2 سریال ویچر داشته باشیم؟
همانطور که در قسمت پایانی ویچر مشاهده کردیم، نیروهای نیلفگارد در سادِن شکست خوردند و این شکست توسط " ینفر " تحمیل شد. از طرفی دیگر سیری و گرالت در پایان فصل به هم رسیدند و بنابراین میتوان گفت پروندهی داستانهای کوتاه سریال بسته شد.
فصل دوم با وارد شدن داستان به " رمان خون الفها " شروع میشود. رُمانی که تمرکزش بیشتر روی شخصیت کاراکترها و سیاستهای کانتینِت ( دنیایی که سریال در آن جاری است ) است و بیشتر به این بخشها میپردازد.
میتوان گفت که بخشهای اساسی فصل 2 ویچر به گونهی زیر است
- کر مورهن
- ساحرهها
- سیاست
- برخواستن غیر انسانها
- دیو و دلبر
- معبد ملیتل
پس از پایان داستان " چیزی بیشتر " ( چیزی بیشتر نام رُمانی است که فصل نخست براساس آن ساخته شده ) سیری و گرالت به هم رسیدند. حال این دو باهم به سمت کر مورهن حرکت خواهند کرد.
کر مورهن مکتب گرگ سفید یا همان گرالت است و انتظار میرود پس از رسیدن سیری و گرالت به کر مورهن، با شخصیتهای «وزمیر»، «اِسکل»، «لمبرت» و شاید کوئن آشنا شویم.
در کرمورهن تمرکز اصلی روی شخصیتهای گرالت، سیری و وزمیر خواهد بود.
رابطهی وزمیر و گرالت در این فصل حائز اهمیت زیادی است. در قسمتهای پایانی فصل اول نیز شاهد اشارههایی به وزمیر بودیم ( هنگامی که گرالت لحظهی جدا شدن از مادرش را به خاطر آورد ) و بنابراین زمینهسازیهایی برای این رویارویی انجام شده.
اما مهمتر از هرچیز، شخصیت جدیدی است که در انتظار سیری است. کرمورهن مکانی است که رابطه قدرتمندی میان گرالت و سیری ایجاد میکند و قرار است سیری زیر نظر ویچرها آموزش ببیند. در این قلعه شخصیت سیری پیشرفت زیادی میکند و به نحوی برای ماجراجوییهای آینده خود آماده میشود.
همچنین انتظار میرود تریس را نیز در کرمورهن ببینیم ( تریس همان جادوگری است که به ویچر کمک کرد تا استریگا را درمان کند. در بخش پایانی سریال نیز اورا دیدیم که با جادوی خود سعی داشت شاخههایی جلوی دروازه سادن ایجاد کند تا مانع از نفوذ ارتش نیلفگارد شود ).
تریس در زمستان به کرمورهن میرود و نقش نسبتا مهمی در روابط میان سیری و گرالت دارد. درهمین حین رابطهی مستحکمی میان سیری و تریس شکل میگیرد و این پیوند تا حدی میشود که سیری، تریس را همانند خواهر بزرگ خود میبیند.
ساحرهها
فصل نخست سریال ویچر با 2 سوال شروع و پایان یافت.
- ینفر کیست؟
- ینفر کجاست؟
در پایان فصل اول مشاهده کردیم که آشوب ینفر بهکل آزاد شد و نیلفگارد را تارُ مار کرد. اما این کار او عواقب سنگینی در پیش داشت و موجب ناپدید شدن ینفر شد. حال برای اینکه بفهمیم چه اتفاقی برای ینفر افتاده ناچاریم تا فصل دوم صبر کنیم.
نقش جادوگرها در داستان ویچر بسیار پررنگ است و این موضوع به خوبی در رُمانها به چشم میخورد. بنابراین باید انتظار این موضوع را داشته باشیم که جادوگران زیادی در فصل 2 نیز حضور داشته باشند.
انتظار میرود که در فصل دوم جادوگری بهنام «فرانچسکا فایندبر» به جمع ساحرهها اضافه شود.
فرانچسکا یکی از زیباترین زنان کانتینت است که میتواند نقش نسبتا مهمی را در فصل دوم سریال The Witcher ایفا کند.
علاوه بر فرانچسکا انتظار میرود جادوگر دیگری بهنام «فیلیپا ایلهارت» را نیز در داستان مشاهده کنیم. ساحرهی مهم و قدرتمندی که خبر حضور او در فصل جدید تأیید شده.
سیاست
همانگونه که در بخش آغازین این مقاله اشاره کردیم، سیاست در فصل 2 رمان خول الفها نقش بسیار پررنگی دارد.
سیاستهای شمال همواره پر جنب و جوشتر و حائز حساسیت بیشتری نسبت به سایر بخشهای داستان بودهاند. انتظار میرود که در فصل دوم شاهد ظهور یک شخصیت محبوب بهنام «سیگسموند دیکسترا» باشیم. کسی که ادعا میکند همه چیز را در مورد همه کس میداند.
همچنین رابطهی جالبی میان فیلیپا ایلهارت و سیگسموند وجود دارد. این 2 در کنار هم به پادشاه ویزیمیِر (پادشاه ردینیا) خدمت میکنند و یکی از قدرتمندترین زوجهای داستان را تشکیل دادهاند.
همچنین قابل انتظار است که در فصل دوم شاهد بازگشت پادشاه فولتست از تمریا باشیم.
در کنار کینگ فولتست قابل انتظار است که پادشاه هنسلت از کدون، پادشاه دماوند از ایدرن و همچنین ملکه مِیو از لیریا و ریویا باشیم.
برخواستن غیر انسانها
در فصل اول دیدیم که قدرت کانتینت تماما به دست انسانهاست. اما همیشه اینطور نبوده.
پیش از اینکه انسانها حاکمیت کانتینت را به دست بگیرند، دنیا توسط الفها، دورفها و گنومها (Gnom) اداره میشد. بعد از قتل عام الفها توسط انسانها، بسیاری از این موجودات افسانهای متواری شدند و به جنگلها و کوهستانها پناه بردند. آنهایی هم که تصمیم گرفتند در کنار انسانها زندگی کنند دائما با تبعیض مواجه میشدند و به آنها اهمیتی داده نمیشد.
به دلایل بالا غیرانسانها از انسانها متنفرند و این قبایل درکنار هم اتحادی تشکیل دادند و نام گروه خود را "اسکویاتل" گذاشتند. گروهی که در قسمت دوم از فصل اول آنها را دیدیم. البته این تنها تعداد کمی از اسکویاتلها بود و احتمالا در فصل 2 شاهد تعداد بیشتری از این اتحاد خواهیم بود.
دیو و دلبر
دیو و دلبر نام یکی از داستانهای کوتاه ویچر است که از محبوبترین داستانهای رمان محسوب میشود و با نام "ذرهای حقیقت" شناخته میشود. داستان دیو و دلبر در مورد مردی بهنام نیولن است که طلسم شده است.
معبد ملیتل
یکی از مکانهای مهم دیگر در رمان خون الفها که طرفداران دوست دارند آن را ببینند معبد ملیتل است.
در کتاب آخرین آرزو گرالت پس از مبارزه با استریگا به ملیتل میرود تا زخمهایش بهبود پیدا کنند و آنجاست که با شخصیتهایی مانند ننکه و آیولا آشنا میشویم، اما این داستان به کل از فصل اول حذف شد.
در رمان خون الفها معبد ملیتل جایی است که ینفر و سیری با یکدیگر آشنا میشوند و وقت میگذرانند، باید دید در سریال نیز همین اتفاق میافتد یا خیر مخصوصا پس از سرنوشت نامشخصی که ینفر پس از پایان فصل اول دارد.
تماشای آنلاین سریال The Witcher
بیشتر بخوانید
فصل 2 سریال ویچر (The Witcher) [تاریخ پخش، بازیگران و داستان]
آشنایی با دنیای The Witcher: نکاتی که باید قبل از تماشا بدانید!
هم اکنون تماشا کنید 🔴
مقالهی بسیار جالبی هم بود متشکرم