
فیلمهای رمانتیک برای ما الهامبخش هستند و ما دوست داریم عشقی پرشور و سوزان مانند آنچه که در آنها به تصویر کشیده شده، در زندگی واقعی تجربه کنیم. اما برخی از مشهورترین و محبوب ترین زوج های عاشقانه سینما در واقع نمونه هایی از روابط عاطفی سمی هستند.
جک و رز در تایتانیک (Titanic)
رابطه جک و رز بیش از 20 سال است که قلب های بسیاری را در سراسر جهان ذوب کرده است. هرچند اگر کمی فکر کنید، می بینید که آنها رابطه نامناسبی داشتند. از لحظه ای که جک جلوی خودکشی رز را می گیرد تا لحظه مرگ او در آب های آرام اقیانوس اطلس، تنها کمی بیش از 48 ساعت می گذرد. ممکن است در نگاه اول به عشق باور داشته باشید، اما شکل گیری عشق و یک رابطه سالم و همچنین شکل گیری تعهد، برقراری ارتباط در سطوح مختلف، اعتماد و احساس عمیق احترام به دیگری اموری زمان بر بوده که قطعا 2 روز برایشان کافی نیست. بنابراین، رابطه آنها بر اساس شهوت بود تا عشق واقعی.
همچنین، با وجود شیمی قوی بین آنها، جک و رز اشتراکات کمی داشتند. شاید اگر جک نجات می یافت و رابطه آنها ادامه پیدا میکرد، مشکلات بزرگی با یکدیگر پیدا میکردند.
جان و جین در آقا و خانم اسمیت (Mr. and Mrs Smith)
روابط آنها بر اساس دروغ های هر دو طرف بنا شده است. اگرچه در ابتدا از یکدیگر خوشحال بودند؛ اما در دام ازدواجی میافتند که برای هر دوی آنها خفهکننده و ناکامل است.
راس و ریچل در دوستان (Friends)
ریچل و راس یکی از محبوب ترین زوج های سریال «دوستان» بودند. رابطه آنها فراز و نشیب های زیادی داشت. راس شریک عاشقانه خوبی برای ریچل نبود. او دائماً به دیگران از رابطه اش با راشل اطلاع می داد تا بتواند او را فراموش کند.
علیرغم تمام دروغها و فریبهایی که راس در رابطهشان استفاده کرد، آنها در واقع شریک عاطفی کنترلکنندهای بودند. پس از ازدواج تصادفی آنها در لاس وگاس، راس علیرغم درخواست های ریچل از طلاق خودداری می کند. راس بارها نشان داده که صاحب ریچل است که چنین موضوعی اصلاً رمانتیک نیست.
ادوارد و بلا در گرگ و میش (Twilight)
مجموعه گرگ و میش که در آن بلا 17 ساله عاشق ادوارد کالن خون آشام 104 ساله می شود، علیرغم محبوبیتش، رابطه ای سمی را از بسیاری جهات به تصویر می کشد که مهم ترین آن تفاوت سنی بلا و ادوارد است. بلا جوان و خام بوده و مطمئن نیست که واقعا لیاقتش چیست. در مقابل، ادوارد بسیاری از ویژگی های کلیشه ای یک شریک عاشقانه سمی را نشان می دهد.
اولین و مهمترین مورد این است که او عمداً سعی میکرد بلا را از دیگران، از جمله والدینش، دور نگه دارد. ادوارد به مرزهای بلا احترام نمی گذاشت؛ مثلا بارها او را تعقیب می کرد، به خانه اش نفوذ می کرد و هر شب خوابیدن او را تماشا می کرد.
کریستین و آناستازیا در 50 طیف خاکستری (50 Shades of Grey)
اگرچه فرنچایز «50 طیفخاکستری» به موفقیت و محبوبیت زیادی دست یافت؛ اما رابطه شخصیت های اصلی آن کاملاً سالم نبود. آناستازیا دختری بی تجربه با اعتماد به نفس پایین بود که قبلاً هیچ تجربه ای از رابطه عاشقانه نداشت و کریستین از این موضوع استفاده کرد.
کریستین مردی حسود و کنترل کننده بود که برای کنترل زندگی آناستازیا دست به هر کاری می زد. برای مثال او را تعقیب می کرد و تنها چیزی که برایش اهمیت داشت این بود که کجاست و با چه کسی بود. ترسناک ترین مورد این است که او حتی شرکتی را خرید که آناستازیا در آن کار می کرد. رابطه کریستین و آناستازیا در واقع بر اساس تسلط و مسائل روانی بود.
نوآ و الی در دفترچه خاطرات (The Notebook)
رابطه نوآ و الی در ابتدا دچار مشکل شد. پس از ملاقات آنها، الی به نوآ پاسخ منفی داد، بنابراین نوح خود را از چرخ و فلک آویزان کرد و تهدید کرد که اگر الی راضی به بیرون رفتن با او نشود، خود را به زمین خواهد انداخت. این رفتار عاشقانه نیست، بلکه یک تحمیل است که احساسات دیگران را برای رسیدن به اهداف خود به بازی می گیرد.
آنها اغلب با یکدیگر مشاجره داشتند که به دعوا تبدیل می شد. وقتی آنها پس از 14 سال بدون اینکه یکدیگر را بشناسند دوباره ملاقات می کنند، نوآ الی را تشویق می کند که به نامزدش خیانت کرده و با او رابطه برقرار کند.
رومئو و ژولیت در رومئو + ژولیت (Romeo + Juliet)
رابطه عاشقانه این زوج در فیلم «رومئو + ژولیت» با همه محبوبیتی که داشت، در واقع یک رابطه مسموم بود. آنها دو نوجوان خام بودند که شهوت را با عشق واقعی اشتباه گرفتند و در عرض چند روز ازدواج کردند.
رابطه آنها از ابتدا تبدیل به تمام فکر و ذکر هر دوی آنها شد و این رابطه ای که حتی یک هفته هم طول نکشید، با از دست دادن جان آنها به پایان رسید.