
بهروز افخمی سازنده فیلم ها و سریال های بیوگرافی از جمله «کوچک جنگلی»، درباره زندگی میرزا کوچک خان، «فرزند صبح» روایت زندگی امام خمینی و «جهان پهلوان تختی» را در کارنامه کاری خود دارد. طبق برنامه نقد سینما وی با اشاره به دشواری های ساخت ژانر زندگی نامه، خاطره ای از پاسخ تند خود به انتقادات فرزند غلامرضا تختی درباره روایت زندگی پدرش بیان کرد.
امیررضا مافی مجری این برنامه تلویزیونی در ابتدای برنامه «نقد سینما» که شب 15 اردیبهشت پخش شد، گفت: «به نظر میرسد یکی از چالشهایی که در سینمای ایران با آن مواجهایم، فقدان روایت شخصیتهای اصیل، ملی و اثرگذار بر پرده نقرهای است؛ کاری که آمریکاییها به خوبی انجام میدهند.»
وی ادامه داد: «سینمای هالیوود، برای جریانسازی، به صورت پیوسته به سراغ روایت شخصیتهایی میرود که بر فرهنگ همان زمان مردم آمریکا، تاثیرگذار باشد. برای مثال فیلم «شاه ریچارد» که درباره پدر خواهران ویلیامز، تنیسبازان مشهور جهان است، تاثیر شگرفی در تحکیم فرهنگ خانواده به معنای آمریکایی رقم میزند.»
مافی یادآور شد: «در سینمای آمریکا، از این دست فیلمهایی که به شخصیتهای تاریخی و معاصر میپردازد، کم نیست اما در سینمای ایران کم است. با توجه به اینکه بهروز افخمی در این ژانر کار کرده است و فراز و نشیبهای تلاش در این حوزه را میداند از او برای گفتگو دعوت کردم.»
بهروز افخمی در این برنامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا نمی توانیم درباره سیاستمدارانی که در قید حیات هستند فیلم بسازیم، گفت: «فیلم ساختن درباره آنهایی که در قید حیات نیستند هم سخت است و حساسیت وجود دارد؛ معمولا وقتی قرار است فیلمی درباره شخصیتهای سیاسی ساخته شود، خانوادهها و جریانهای سیاسی، نگران میشوند. عدهای سعی میکنند واقعیتهای زندگی غلامرضا تختی را نادیده بگیرند و روایتهایی قلابی را جا بیندازند و درباره تختی و فشارهایی که به او آوردند، دروغ زیاد گفته میشود.»
بهروز افخمی گفت: «در پاسخ به پسر تختی که گفته هدف ما رمبو ساختن از پدرش بوده، گفتم به تو ربطی نداره. وقتی پدرت زنده بود فقط 11 ماه سن داشتی!»
وی با توجه به اظهار نظر مجری مبنی بر اینکه حساسیت های شدید نشان می دهد به بلوغ نرسیده ایم، گفت: نمی دانم. شاید این حساسیت ها در کشورهای دیگر هم وجود داشته باشد. به هر حال جریان های سیاسی از ساخت فیلمی درباره یک شخصیت مهم سیاسی استقبال می کنند. به عنوان مثال، فیلم “جی اف کی” ساخته الیور استون که به ترور جان اف کندی می پردازد، فیلمی سخت علیه جناحی قدرتمند دولت آمریکا است که بدون حمایت حزب چپ دموکرات نمی توانست ساخته شود. »
کارگردان فیلم «فرزند صبح» در بخشی دیگر از سخنان خود درباره علت پخش نشدن این فیلم در زمان خود تصریح کرد: «پخش نشدن این فیلم هم به دلیل دعواهای سیاسی بوده است یعنی حساسیت وجود داشته؛ اما از دید من فیلم «فرزند صبح» چندان وابسته به زمان نیست.»
افخمی اضافه کرد: «صرف نظر از اینکه همه درباره امام خمینی (ره) خیلی سیاسی فکر می کنند و دوران حکومت ایشان را مد نظر دارند، زمانی که این کار به من پیشنهاد شد، گفتم که نمی توانم درباره دوران امام (ره) فیلم بسازم و این کار را نمی کنم. من فکر می کنم این موضوع ممکن است به این زودی ها به فیلم تبدیل نشود.»
وی درباره ساخت فیلم بیوگرافی شخصیت های سیاسی گفت: «ساخت چنین آثاری بستگی به موضوع دارد. بعضی ها آنقدر خطرناک و حساس هستند و موافقان و مخالفانی هم دارند که از همان ابتدا که کارگردان فیلم را شروع می کند، می داند که بالاخره قرار است اتفاقی برای کارش بیفتد. یکی از دلایلی که فیلمسازان فیلم های بیوگرافی را انتخاب نمی کنند، تجربیات قبلی آنهاست. شايد اين كار را اينجا انجام داده باشند و به اين نتيجه رسيده باشند كه اين نوع كارها اغلب منجر به حساسيت، درگيري، رسيدگي و تعطيلي و تأخير در اكران فيلم مي شود، پس ديگر اين كار را انجام نمي دهند.»
افخمی توضیح داد: «ساختن فیلم در مورد شخصیت های حساس انقلاب در خارج از ایران می تواند ساده تر باشد. مثلاً ممکن است تولید یک فیلم و نمایش آن در لبنان آسانتر باشد. زیرا ایران در قطب برخی از نیروهای انقلابی منطقه قرار دارد و به نظر می رسد که آن نیروهای انقلابی در همه مسائل آزادتر و راحت تر فکر می کنند، دوست دارند بحث کنند و آماده فیلم سازی هستند.»
در ادامه بهروز افخمی با اشاره به کارهایی که روی فیلم غلامرضا تختی انجام داد، گفت: «کاری که خلق کردم به دلیل اینکه مورد پسند ورزشکاران قرار نگرفت به درستی دیده نشد. فیلمی که بهرام توکلی درباره این ورزشکار ساخته بود، به دلیل عدم استقبال زیاد دیده نشد. اما باید بگویم که کار من یک معمای کارآگاهی محسوب می شد و فقط ماجرای تختی نبود بلکه مرگ او هم بود، اما فکر می کنم چون فضای ورزش را خیلی تاریک نشان می داد، مسئولان و ورزشکاران از آن استقبال نکردند.»
وی ادامه داد: «از اینکه کارم خوب دیده نشد تعجب نکردم; یا اصلا در هیچ مراسمی درباره تختی نمایش داده نشد. شاید بتوان در مورد تختی گفت که سعی می کنند واقعیت های زندگی او را نادیده بگیرند و روایت های نادرست بسازند. درباره تختی و فشارهایی که بر او وارد شد، دروغ های زیادی گفته می شود.»
افخمی در پاسخ به این سوال که اگر کسی برای ساخت فیلمی از زندگی اش به او مراجعه کند، گفت: «بله، من هم به او کمک می کنم.»
او در جایی دیگر از برنامه درباره حساسیتها و نگرانیهای سیاسی پیرامون فیلمهای زندگینامهای صحبت کرد: «شاید ما در جای اشتباهی به دنبال مشکل هستیم. اینکه شخصیتهای سیاسی نسبت به تصویر منتسب به اردوگاه سیاسی خودشان یا اردوگاه مقابل حساسیت دارند. البته این مساله در همه جای دنیا وجود دارد اما تفاوت ایران با سایر کشورها این است که سینمایش، دولتی است.»
افخمی اضافه کرد: «اگر بخش خصوصی حاضر باشد در یکی از این فیلم ها به صورت واقعی و نه ظاهری سرمایه گذاری کند، می تواند مانند هر کارآفرین دیگری وارد دعوا شود و بگوید این محصولی است که من تولید کرده ام. می خواستم این کار را انجام دهم. قوانین انتشارات نیز از آن حمایت می کند. قبلاً اشاره کردم که اگر فیلمی در لبنان ساخته شود راحتتر اکران میشود، به دلیل معاهده شانگهای و سایر تعهدات تجاری که ایران دارد، اگر فیلمی بسازید که سرمایهگذاری خارجی محدودی داشته باشد، نمیتوانند با آن مقابله کنند.»
وی تصریح کرد: «بخش خصوصی واقعی نداریم. معمولاً فردی که روی یک شخصیت سیاسی سرمایه گذاری می کند، سرمایه خود را از جایی آورده است که به نوعی با دولت مرتبط است. بنابراین دولت می تواند بگوید که نمی خواهد.»
وی درباره علت شکست سینمای بیوگرافی ایران گفت: «ایرانی ها عادت دارند از شخصیت ها موجوداتی بی عیب و نقص خلق کنند. هرکسی که میخواهد درباره یک شخصیت فیلم بسازد، مراقب باشد که همه چیز در مورد آن شخصیت درست باشد، ایرادات آن پوشانده شود تا خانواده شخصیت را تحت تأثیر قرار ندهد. این نوع چیزها باعث می شود که اثر دراماتیک ظاهر نشود.»
افخمی یادآور شد: «به نظر می رسد برای داشتن سینمای زندگینامه ای خلاء فرهنگی داریم. اما فکر نمی کنم ادامه پیدا کند. ما باید منتظر فیلمسازان جوانی باشیم که جهان را واقع بینانه تر ببینند. البته اگر بخش خصوصی واقعی فعال شود که مبانی قانونی خود را دارد مانند توافقنامه شانگهای و سایر قوانین تجاری.»
این کارگردان سینما در پایان خاطرنشان کرد: «یکی دیگر از دلایل عدم ساخت فیلم های بیوگرافی در ایران این است که در بخش خصوصی یا در بخشی خارج از کنترل نهادهای دولتی یا نیمه دولتی، سوگیری سیاسی بسیار شدید وجود دارد. هر دوی آنها می خواهند روایت کاملاً بی عیب و نقص خود را از شخصیت مورد علاقه خود ارائه دهند. یا برعکس تا جایی که بتوانند شخصیتی را نابود کنند. انسان احساس می کند که موقعیت متعادل نیست. صرف نظر از اینکه سانسور شده باشد یا نه، تماشای یک فیلم تجاری برای مخاطب جذاب نیست.»
<!–
–>