
همه ما حاضر نیستیم در مورد مشکلات روانی خود به طور آشکار صحبت کنیم. اما افراد مشهوری که بعداً در مورد آنها صحبت خواهیم کرد تصمیم گرفتند مسیر خود را برای سلامت روان با دیگران در میان بگذارند تا بدانند تنها نیستند و پایان شب سیاه و سفید است.
بلا حدید
بلا حدید برای مدت طولانی با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم می کرد و صحبت در مورد آن برایش سخت بود. وی گفت: به مدت 3 سال هر روز صبح با ناراحتی از خواب بیدار می شدم و تنهایی گریه می کردم، آن را به هیچکس نشان نمی دادم، زمانی که سر کار می رفتم هنگام ناهار در اتاق شخصی ام گریه می کردم.
او اکنون می فهمد که از فرسودگی ذهنی و شیدایی (نوسانات شدید خلق و خو) رنج می برد. در آن زمان هیچ کس از نزدیکان او نمی توانست بفهمد دلیل گریه او چیست.
حدید برای مبارزه با افسردگی نزد روانشناس رفت و در اقدامی مهم با مردم صحبت کرد. او می گوید گاهی اوقات فقط لازم است از دیگران بشنوی که دوستت دارند، تو را می بینند و می شنوند.
به گفته حدید، تنها چیزی که نیاز دارید زمان و تنها بودن با خودتان است تا در مورد آسیب های روحی و محرک های روانی خود بدانید. وی در این باره گفت: می خواهم بدانی آخر شب همیشه تاریک و سفید است و همه فراز و نشیب ها در نهایت به جایی ختم می شود.
لیدی گاگا
برای سوپراستار شدن باید بهای سنگینی پرداخت. گاهی اوقات برای رسیدن به موفقیت باید فداکاری های زیادی کرد. لیدی گاگا میگوید که برای مدت طولانی نمیتوانست کسی که هست را بپذیرد. او صبح از خواب بیدار می شد و نمی توانست باور کند که لیدی گاگا است. پس از آن بود که به افسردگی و اندوه فرو رفت.
او گفت: “من خودم را ساختم لیدی گاگا، زندگی ام را برای بیان درد آماده کردم. اینگونه بر افسردگی خود غلبه کردم و کسی را ساختم که احساس می کردم قوی تر از من است.”
او تا مدت ها نمی خواست کاری انجام دهد و سپس کم کم دوباره شروع به ساخت موسیقی کرد و داستان زندگی خود را از طریق آثارش تعریف کرد. او فقط رها کرد و موسیقی مورد نظرش را ساخت.
لیدی گاگا می گوید باید از انجام هر کاری که از آن لذت نمی برید دست بردارید. به محض انجام این کار، همه چیز سر جای خود قرار می گیرد.
کارا دلوین
کارا دلوین معتقد بود که مشکلات روانی او نتیجه درگیری های دوران تحصیلش بوده است. در آن زمان، شکست دلوین غیرقابل قبول بود. او گفت: “فکر می کردم به اندازه کافی خوب نیستم. این که نمی توانستم به خوبی دیگران باشم باعث شد از خودم متنفر شوم.”
این نگرش در ذهن او نهادینه شد. چیزی تاریک و سیاه را در درونش احساس کرد، اما دقیقاً نمی دانست مشکل چیست. این آسیب حل نشده منجر به سبک زندگی ناسالم و عادت های بد شد.
پس از یک سال پر فراز و نشیب، دلوین تازه متوجه شده است که در حالی که تمام وقت خود را صرف شاد کردن دیگران می کند، از خود غافل شده است. وی در این باره گفت: دلم درد می کند چون فکر می کردم دارم خوش می گذرانم.
حالا او سعی می کند خودش را در اولویت قرار دهد. دیلویت سعی می کند در لحظه زندگی کند و در انتخاب های شغلی خود بسیار مراقب است. وی گفت: کار خیلی مهم است اما اولویت دوم است زیرا مهم این است که بتوانم روی خودم کار کنم.
دمی لواتو
دمی لواتو از 7 سالگی از افسردگی رنج می برد. او دوران بسیار سختی را سپری کرده است، اما ابایی ندارد که در مصاحبه هایش در مورد آن صحبت کند، زیرا به گفته او، این موضوع گاهی اوقات می تواند «بسیار بسیار تاریک» باشد.
او اخیراً برای غلبه بر افسردگی خود به حلقه عزیزان و هنر خود تکیه کرده است. او از طریق سوابق خود چیزهایی را بیان می کند که واقعاً برای او مهم هستند.
پیام اصلی او به مردم این است که تسلیم نشوند و برای زندگی بهتر مبارزه کنند. وی گفت: زندگی فراز و نشیب هایی دارد و همانطور که شادی زودگذر است غم و اندوه نیز زودگذر است پس باید امید را حفظ کرد و به مبارزه ادامه داد و اراده خود را از دست ندهیم.
کریستن بل
کریستن بل به یکی از مروجین مراقبت از سلامت روان تبدیل شده است. شما سعی می کنید بگویید که نباید اجازه دهید افسردگی شما بدتر شود. او میگوید به محض اینکه احساس کردید افسردگی به سراغتان آمد، باید اقدام کنید، زیرا به خوبی میداند وقتی برای رفع این مشکل کاری انجام نمیدهید، تا کجا میتوانید پیش بروید.
برای غلبه بر این احساس به روانشناس مراجعه کنید و دارو مصرف کنید. اما اخیراً متوجه شده است که نباید در مورد افسردگی سکوت کرد.
وی در این باره گفت: صادق بودن در این موضوع برای من بسیار مهم است تا کسانی که در شرایط مشابه هستند متوجه بی ارزشی خود شوند.
بل معتقد است که همه چیزهایی برای ارائه به این دنیا دارند و نباید احساس تنهایی کنند زیرا بسیاری از ما ممکن است مشکلات سلامت روان داشته باشیم. ما فقط باید از آن آگاه باشیم و آن را انکار نکنیم.